معنی فارسی -phytic
B1فیوتیک به معنای مرتبط با گیاهان یا نشانهای از ویژگی گیاهی است.
Relating to or characteristic of plants; often indicates plant-like traits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این یک موجود فیوتیک است که در آب رشد میکند.
مثال:
That's a phytic organism that thrives in water.
معنی(example):
محیط فیوتیک از اشکال مختلف زندگی حمایت میکند.
مثال:
The phytic environment supports diverse life forms.
معنی فارسی کلمه -phytic
:
فیوتیک به معنای مرتبط با گیاهان یا نشانهای از ویژگی گیاهی است.