معنی فارسی -plegia

B2

فلج حالتی است که در آن قسمتی از بدن توانایی حرکت را از دست می‌دهد.

A state of paralysis that affects certain parts of the body.

example
معنی(example):

فلج نیمه پایین بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

مثال:

Paraplegia affects the lower half of the body.

معنی(example):

یک فرد دارای فلج چهار اندام نمی‌تواند بازوها یا پاهای خود را حرکت دهد.

مثال:

A person with quadriplegia cannot move their arms or legs.

معنی فارسی کلمه -plegia

: معنی -plegia به فارسی

فلج حالتی است که در آن قسمتی از بدن توانایی حرکت را از دست می‌دهد.