معنی فارسی -quit
B1ترک کردن یا رها کردن یک فعالیت، به ویژه به دلایل شخصی یا برای بهبود وضعیت.
To give up or leave something behind, particularly in a personal context.
- OTHER
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت عادات ناسالم خود را ترک کند.
مثال:
He decided to quit his unhealthy habits.
معنی(example):
اگر خوشحال نیستید، اشکالی ندارد که ترک کنید.
مثال:
If you're not happy, it's okay to quit.
معنی فارسی کلمه -quit
:
ترک کردن یا رها کردن یک فعالیت، به ویژه به دلایل شخصی یا برای بهبود وضعیت.