معنی فارسی -rest
B1متوقف کردن، به معنای قطع فعالیت یا کاهش فشار و استراحت است.
To cease activity or to take a break in order to relieve tension or pressure.
- OTHER
example
معنی(example):
برای جلوگیری از مشکلات، باید برنامههای پروژهمان را متوقف کنیم.
مثال:
To avoid complications, we need to -rest our project plans.
معنی(example):
او تصمیم گرفت برای مدتی از رسانههای اجتماعی استراحت کند.
مثال:
She decided to -rest from social media for a while.
معنی فارسی کلمه -rest
:
متوقف کردن، به معنای قطع فعالیت یا کاهش فشار و استراحت است.