معنی فارسی -rigging
B1سیمکشی نوعی از فنون معمارانه است که مرتبط با تنظیمات یا ساختارهای خاص است.
The process of rigging or preparing equipment, often related to sails or theatrical setups.
- OTHER
example
معنی(example):
سیمکشی قایق بادبانی پیچیده بود.
مثال:
The -rigging of the sailboat was complicated.
معنی(example):
آنها ساعتها روی سیمکشی قبل از مسابقه کار کردند.
مثال:
They worked on the -rigging for hours before the race.
معنی فارسی کلمه -rigging
:
سیمکشی نوعی از فنون معمارانه است که مرتبط با تنظیمات یا ساختارهای خاص است.