معنی فارسی -seater
B1واژهای که به تعداد صندلیهای یک وسیله نقلیه اشاره دارد.
A term indicating the number of seats in a vehicle.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مدل جدید خودرو یک خودرو پنج نشسته است.
مثال:
The new car model is a five-seater.
معنی(example):
آنها یک خودرو هفت نشسته برای سفر جادهای خانواده خریدند.
مثال:
They bought a seven-seater for the family road trip.
معنی فارسی کلمه -seater
:
واژهای که به تعداد صندلیهای یک وسیله نقلیه اشاره دارد.