معنی فارسی -tongued

B1

دارای زبان، به نوعی صفت برای توصیف رفتار یا ویژگی‌های افراد یا موجودات.

Having a specified kind of tongue, often used as an adjective.

example
معنی(example):

او فردی نرم‌زبان است که از درگیری‌ها اجتناب می‌کند.

مثال:

She is a soft-tongued person who avoids conflicts.

معنی(example):

یک حیوان دراززبان می‌تواند به غذا در مکان‌های عمیق برسد.

مثال:

A long-tongued animal can reach food in deep places.

معنی فارسی کلمه -tongued

: معنی -tongued به فارسی

دارای زبان، به نوعی صفت برای توصیف رفتار یا ویژگی‌های افراد یا موجودات.