معنی فارسی -ward

B1

پسوندی که به سمت یک نقطه خاص اشاره می‌کند.

A suffix used to indicate direction or tendency.

example
معنی(example):

زمین بازی مدرسه در سمت شمالی قرار دارد.

مثال:

The school's playground is located northward.

معنی(example):

او به سمت عقب راه رفت تا روی چمن خیس نرود.

مثال:

She walked backward to avoid stepping on the wet grass.

معنی فارسی کلمه -ward

: معنی -ward به فارسی

پسوندی که به سمت یک نقطه خاص اشاره می‌کند.