معنی فارسی a bitch
B2اصطلاحی که میتواند به زنانی اشاره کند که رفتار ناخوشایندی دارند، معمولاً به صورت توهینآمیز به کار میرود.
A term that can denote an unpleasant woman, often used derogatorily.
- NOUN
example
معنی(example):
او وقتی به خواستهاش نمیرسد، واقعاً بیادب میشود.
مثال:
She is a real bitch when she doesn’t get her way.
معنی(example):
نامیدن کسی به عنوان «بیچ» میتواند بسیار آسیبزننده باشد.
مثال:
Calling someone 'a bitch' can be very hurtful.
معنی فارسی کلمه a bitch
:
اصطلاحی که میتواند به زنانی اشاره کند که رفتار ناخوشایندی دارند، معمولاً به صورت توهینآمیز به کار میرود.