معنی فارسی a dog's breakfast

B2

عبارتی برای اشاره به وضعیت نامنظم و به هم ریخته است.

An idiom implying a disorganized or chaotic situation.

example
معنی(example):

گزارش او به قدری به هم‌ریخته بود که هیچ‌کس آن را درک نکرد.

مثال:

His report was such a dog's breakfast, nobody understood it.

معنی(example):

این پروژه به خاطر برنامه‌ریزی ضعیف به یک آشفتگی تبدیل شد.

مثال:

The project turned into a dog's breakfast because of poor planning.

معنی فارسی کلمه a dog's breakfast

:

عبارتی برای اشاره به وضعیت نامنظم و به هم ریخته است.