معنی فارسی a done deal
B2کار تمام شده، توافقی که دیگر قابل تغییر نیست.
An agreement or arrangement that is final and cannot be changed.
- IDIOM
example
معنی(example):
زمانی که قرارداد امضا شد، این کار تمام شده است.
مثال:
Once the contract is signed, it's a done deal.
معنی(example):
آنها دست دادند و این کار تمام شد.
مثال:
They shook hands, and that was a done deal.
معنی فارسی کلمه a done deal
:
کار تمام شده، توافقی که دیگر قابل تغییر نیست.