معنی فارسی a double-edged sword
C1موضوع یا مسالهای که دارای جوانب مثبت و منفی است و میتواند هم خوب و هم بد باشد.
A situation or decision that has both positive and negative consequences.
- IDIOM
example
معنی(example):
داشتن پول زیاد میتواند شمشیری دولبه باشد اگر خوب مدیریت نشود.
مثال:
Having a lot of money can be a double-edged sword if you don't manage it well.
معنی(example):
موفقیت میتواند شمشیری دولبه باشد که هم پاداش و هم چالشها را به همراه دارد.
مثال:
Success can be a double-edged sword, bringing both rewards and challenges.
معنی فارسی کلمه a double-edged sword
:
موضوع یا مسالهای که دارای جوانب مثبت و منفی است و میتواند هم خوب و هم بد باشد.