معنی فارسی a games

B1

بازی‌ها، فعالیت‌هایی که برای سرگرمی یا رقابت به انجام می‌رسند و می‌توانند فردی یا گروهی باشند.

Activities or contests undertaken for enjoyment or competition, which can be played individually or in groups.

example
معنی(example):

او عاشق بازی‌های مختلف است.

مثال:

He loves to play a variety of games.

معنی(example):

بازی‌های تخته‌ای راهی عالی برای گذراندن وقت با خانواده هستند.

مثال:

Board games are a great way to spend time with family.

معنی فارسی کلمه a games

: معنی a games به فارسی

بازی‌ها، فعالیت‌هایی که برای سرگرمی یا رقابت به انجام می‌رسند و می‌توانند فردی یا گروهی باشند.