معنی فارسی a peg to hang something on
A2میخی که برای آویزان کردن اشیاء استفاده میشود.
A hook or fastener used for hanging items.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک میخ برای آویزان کردن کت خود استفاده کرد.
مثال:
She used a peg to hang her coat on.
معنی(example):
وقتی به خانه میرسی، مطمئن شو که کلیدهایت را روی میخ بگذاری.
مثال:
Make sure to put your keys on the peg when you come home.
معنی فارسی کلمه a peg to hang something on
:
میخی که برای آویزان کردن اشیاء استفاده میشود.