معنی فارسی a slice of life

B1

تکه‌ای از زندگی، نمایی از جنبه‌های عادی یا معمولی زندگی، نشان‌دهنده‌ی یک صحنه ساده و واقعی از زندگی.

A realistic representation of everyday life, often focusing on mundane or commonplace events.

example
معنی(example):

این فیلم یک تکه‌ای از زندگی بود و رویدادهای روزمره را نشان داد.

مثال:

The movie was a slice of life, showing everyday events.

معنی(example):

خواندن این کتاب تکه‌ای از زندگی قرن نوزدهم را ارائه می‌دهد.

مثال:

Reading this book gives a slice of life from the 19th century.

معنی فارسی کلمه a slice of life

: معنی a slice of life به فارسی

تکه‌ای از زندگی، نمایی از جنبه‌های عادی یا معمولی زندگی، نشان‌دهنده‌ی یک صحنه ساده و واقعی از زندگی.