معنی فارسی a tight spot

B1

شرایط دشوار و بغرنج، وضعیتی که در آن انتخاب‌های محدودی دارید.

A difficult or uncomfortable situation where one has limited options.

example
معنی(example):

او وقتی که کیف پولش را گم کرد، در شرایط سختی قرار گرفت.

مثال:

She found herself in a tight spot when she lost her wallet.

معنی(example):

قرار گرفتن در شرایط سخت می‌تواند منجر به استرس و اضطراب شود.

مثال:

Being in a tight spot can lead to stress and anxiety.

معنی فارسی کلمه a tight spot

: معنی a tight spot به فارسی

شرایط دشوار و بغرنج، وضعیتی که در آن انتخاب‌های محدودی دارید.