معنی فارسی a voice in the wilderness
B2صدایی در بیابان به معنای ابراز نظر یا ایدهای است که شنیده نمیشود و مورد توجه قرار نمیگیرد.
An expression used to describe someone whose opinions are ignored or not heard.
- IDIOM
example
معنی(example):
نظر او صدایی در بیابان بود که توسط اکثریت جمعیت نادیده گرفته شد.
مثال:
His opinion was a voice in the wilderness, ignored by most of the crowd.
معنی(example):
او اغلب زمانی که ایدههایش را به اشتراک میگذاشت، احساس میکرد صدایی در بیابان است.
مثال:
She often felt like a voice in the wilderness when sharing her ideas.
معنی فارسی کلمه a voice in the wilderness
:
صدایی در بیابان به معنای ابراز نظر یا ایدهای است که شنیده نمیشود و مورد توجه قرار نمیگیرد.