معنی فارسی abaisance

B1

تعظیم، عمل نشان دادن احترام یا تواضع به دیگران با خم شدن به جلو یا پایین.

A gesture of respect or submission, often involving bowing.

example
معنی(example):

هنرمند به نشانه احترام به تماشاچیان تعظیم کرد.

مثال:

The artist bowed in abaisance to the audience.

معنی(example):

تعظیم کردن در اجراها نشان‌دهنده تواضع و احترام است.

مثال:

Abaisance shows humility and respect in performances.

معنی فارسی کلمه abaisance

: معنی abaisance به فارسی

تعظیم، عمل نشان دادن احترام یا تواضع به دیگران با خم شدن به جلو یا پایین.