معنی فارسی abasic
A1معنا و مفهوم ابتدایی و ساده، فاقد پیچیدگی یا جزئیات.
Basic in nature; simple and straightforward without complexity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دستورالعملها بسیار ابتدایی و آسان برای دنبال کردن بودند.
مثال:
The instructions were very abasic and easy to follow.
معنی(example):
درک ابتدایی او از موضوع باعث شد که او نتواند کمک کند.
مثال:
Her abasic understanding of the topic made it hard for her to contribute.
معنی فارسی کلمه abasic
:
معنا و مفهوم ابتدایی و ساده، فاقد پیچیدگی یا جزئیات.