معنی فارسی abatable

B2

قابل کاهش یا کمتر شدن.

Capable of being reduced, diminished, or alleviated.

example
معنی(example):

آسیب‌های ناشی از طوفان با تعمیرات مناسب قابل کاهش هستند.

مثال:

The damage caused by the storm is abatable with the right repairs.

معنی(example):

برخی شرایط قابل کاهش هستند و می‌توانند با گذشت زمان بهبود یابند.

مثال:

Some conditions are abatable and can be improved over time.

معنی فارسی کلمه abatable

: معنی abatable به فارسی

قابل کاهش یا کمتر شدن.