معنی فارسی abatic

B2

وابسته به یا ناشی از کوه‌ها، به ویژه در مورد جریان‌های جوی.

Pertaining to or resulting from mountains, especially concerning air currents.

example
معنی(example):

جریان‌های هوای اباتیک برای اکوسیستم محلی ضروری هستند.

مثال:

The abatic air currents are essential for the local ecosystem.

معنی(example):

شرایط اباتیک می‌تواند به طور قابل توجهی بر الگوهای آب و هوایی در نواحی کوهستانی تأثیر بگذارد.

مثال:

Abatic conditions can significantly influence weather patterns in mountainous regions.

معنی فارسی کلمه abatic

: معنی abatic به فارسی

وابسته به یا ناشی از کوه‌ها، به ویژه در مورد جریان‌های جوی.