معنی فارسی abattised
B1ابتیس شده، زمین یا منطقهای که به منظور دفاع ایجاد شده است.
Land adapted or fortified with defensive structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زمین برای بهبود دفاع آن در برابر حیات وحش ابتیس شد.
مثال:
The land was abattised to improve its defense against wildlife.
معنی(example):
مزارع ابتیس شده محافظت بهتری در برابر نفوذگران فراهم میکنند.
مثال:
Abattised fields provide better shelter from intruders.
معنی فارسی کلمه abattised
:
ابتیس شده، زمین یا منطقهای که به منظور دفاع ایجاد شده است.