معنی فارسی abattue
B2به معنای شکست خورده یا افسرده است و معمولاً برای بیان حالتی بکار میرود که شخص یا چیز نتواند به حالت قبلی خود برگردد.
Defeated or disheartened.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاه بعد از طوفان شکسته بود.
مثال:
La plante était abattue après la tempête.
معنی(example):
او به علت شرایط احساس افسردگی میکرد.
مثال:
Elle se sentait abattue à cause des circonstances.
معنی فارسی کلمه abattue
:
به معنای شکست خورده یا افسرده است و معمولاً برای بیان حالتی بکار میرود که شخص یا چیز نتواند به حالت قبلی خود برگردد.