معنی فارسی abbotcy
C1آبوتسی به مقام و وظایف ابوت که رئیس یک صومعه است، اشاره دارد.
The office or jurisdiction of an abbot.
- NOUN
example
معنی(example):
آبوتسی جامعه دینی را اداره می کند.
مثال:
The abbotcy governs the monastic community.
معنی(example):
یک آبوتسی معمولاً با یک صومعه خاص مرتبط است.
مثال:
An abbotcy is often associated with a specific monastery.
معنی فارسی کلمه abbotcy
:
آبوتسی به مقام و وظایف ابوت که رئیس یک صومعه است، اشاره دارد.