معنی فارسی abducing
B1فرایند استخراج یا دریافت اطلاعات بهطور خاص بهوسیلهٔ شواهد.
The act of deriving or inferring information from available evidence.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال استخراج اطلاعات از گزارشها است.
مثال:
He is abducing the information from the reports.
معنی(example):
بازپرس در حال استخراج سرنخها از صحنه جرم است.
مثال:
The detective is abducing clues from the crime scene.
معنی فارسی کلمه abducing
:
فرایند استخراج یا دریافت اطلاعات بهطور خاص بهوسیلهٔ شواهد.