معنی فارسی abed

B1 /əˈbɛd/

درون بستر یا در رختخواب، به ویژه به معنای عدم تمایل به برخاستن.

In bed; often used to imply staying in bed instead of getting up.

adverb
معنی(adverb):

In bed, or on the bed; confined to bed.

معنی(adverb):

To childbed

example
معنی(example):

بعد از یک روز طولانی، ترجیح می‌دهم در رختخواب بمانم و بخوانم.

مثال:

After a long day, I prefer to stay abed and read.

معنی(example):

او روز بارانی را در رختخواب گذراند و از فیلم‌ها لذت برد.

مثال:

He spent the rainy day abed, enjoying movies.

معنی فارسی کلمه abed

: معنی abed به فارسی

درون بستر یا در رختخواب، به ویژه به معنای عدم تمایل به برخاستن.