معنی فارسی abietineous

B1

وابسته به یا مربوط به آبیتین ها و گیاهان مشابه آنها.

Relating to or characteristic of the subfamily Abietineae.

example
معنی(example):

درختان آبیتینیوز به خاطر برگ‌های سوزنی‌شکلشان معروف هستند.

مثال:

The abietineous trees are known for their needle-like leaves.

معنی(example):

بسیاری از گونه‌های آبیتینیوز در آب و هوای سرد رشد می‌کنند.

مثال:

Many abietineous species thrive in cold climates.

معنی فارسی کلمه abietineous

: معنی abietineous به فارسی

وابسته به یا مربوط به آبیتین ها و گیاهان مشابه آنها.