معنی فارسی abigails
B1نام خاصی که به آن دسته از افراد اطلاق میشود که به ویژه در زمینههای عاطفی و تربیتی موفق هستند.
A personal name, usually denoting a caring and nurturing person.
- noun
noun
معنی(noun):
A lady's maid.
example
معنی(example):
ابيجيلها معمولاً به عنوان افرادی دلسوز و پرورشدهنده دیده میشوند.
مثال:
Abigails are often seen as caring and nurturing individuals.
معنی(example):
بسیاری از ابیجیلها در زمینههای نیازمند همدلی برتری دارند.
مثال:
Many Abigails excel in fields requiring empathy.
معنی فارسی کلمه abigails
:
نام خاصی که به آن دسته از افراد اطلاق میشود که به ویژه در زمینههای عاطفی و تربیتی موفق هستند.