معنی فارسی abigailship
B1ابیلکشوری، به خدمتگزاری یک زن جوان به یک خانم بزرگتر یا پرنسس اطلاق میشود.
The position or role of a female servant or maid; often featured in literary works.
- NOUN
example
معنی(example):
ابیلکشوری به نقش یک خدمتکار زن نزد سرپرست خانم اشاره دارد.
مثال:
Abigailship refers to the role of a female servant to a mistress.
معنی(example):
در ادبیات، ابیلکشوری معمولاً وفاداری و خدمت را به تصویر میکشد.
مثال:
In literature, abigailship often depicts loyalty and service.
معنی فارسی کلمه abigailship
:
ابیلکشوری، به خدمتگزاری یک زن جوان به یک خانم بزرگتر یا پرنسس اطلاق میشود.