معنی فارسی abiogenetically
C2ابیوجنتیکالی به صورت طبقهبندیشدهای در زمینه آغاز زندگی از مواد غیرزنده استفاده میشود.
In a manner relating to the genetic and molecular origins of life from non-living matter.
- ADVERB
example
معنی(example):
این آزمایش به گونهای طراحی شده بود که مسیرهای ابیوجنتیکالی که برای ایجاد زندگی ممکن است، آزمایش شود.
مثال:
The experiment was designed to test abiogenetically viable pathways for creating life.
معنی(example):
از نظر ابیوجنتیک، تشکیل ترکیبات ضروری یک عامل کلیدی در تحقیقات منشاء محسوب میشود.
مثال:
Abiogenetically, the formation of essential compounds is a key factor in origins research.
معنی فارسی کلمه abiogenetically
:
ابیوجنتیکالی به صورت طبقهبندیشدهای در زمینه آغاز زندگی از مواد غیرزنده استفاده میشود.