معنی فارسی abnormalize

B1

غیرعادی کردن، تغییر یک وضعیت یا داده به صورتی که از حالت عادی خارج شود.

To make something abnormal or treat it as deviating from the norm.

example
معنی(example):

آنها ممکن است داده‌ها را غیرعادی کنند تا نقاط دورافتاده را درک کنند.

مثال:

They might abnormalize the data to understand the outliers.

معنی(example):

برای بهبود نتایج، آنها روش‌های استاندارد را غیرعادی خواهند کرد.

مثال:

To improve results, they will abnormalize the standard practices.

معنی فارسی کلمه abnormalize

: معنی abnormalize به فارسی

غیرعادی کردن، تغییر یک وضعیت یا داده به صورتی که از حالت عادی خارج شود.