معنی فارسی aborter

B1

ابزاری که فرآیند نامطلوبی را متوقف می‌کند

A device or agent used to stop an unwanted process.

example
معنی(example):

ابزار پیشگیری از بارداری برای جلوگیری از بارداری‌های ناخواسته طراحی شده بود.

مثال:

The aborter was designed to prevent unwanted pregnancies.

معنی(example):

به عنوان یک ابزار پیشگیری، این دارو به طور مؤثر فرآیند را متوقف کرد.

مثال:

As an aborter, the medication effectively halted the process.

معنی فارسی کلمه aborter

: معنی aborter به فارسی

ابزاری که فرآیند نامطلوبی را متوقف می‌کند