معنی فارسی abranchial
B1ابرانی، به معنای کمبود آبشش، اشاره به ویژگیهایی در برخی موجودات زنده.
Referring to organisms that do not have gills or branchial structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اصطلاح ابرانشی به ویژگی آناتومیکیای اشاره دارد که فاقد آبشش است.
مثال:
The term abrachial refers to an anatomical feature lacking gills.
معنی(example):
برخی گونهها ابرانشی هستند و به محیطهای مختلف سازگاری دارند.
مثال:
Some species are abrachial, adapting to various environments.
معنی فارسی کلمه abranchial
:
ابرانی، به معنای کمبود آبشش، اشاره به ویژگیهایی در برخی موجودات زنده.