معنی فارسی abreacts
B1آزادسازی، به معنی نشان دادن یا بیان عواطفی که در طول زمان سرکوب شدهاند.
To release or express emotions that have been repressed.
- verb
verb
معنی(verb):
To eliminate previously repressed emotions by reliving past experiences.
example
معنی(example):
او در طول درمان احساساتش را آزاد میکند.
مثال:
He abreacts his emotions during therapy.
معنی(example):
آزاد کردن احساسات میتواند در پردازش صدمات گذشته کمک کند.
مثال:
Abreacting can help in processing past traumas.
معنی فارسی کلمه abreacts
:
آزادسازی، به معنی نشان دادن یا بیان عواطفی که در طول زمان سرکوب شدهاند.