معنی فارسی abrim
B1باز کردن یا کمی باز نهادن چیزی مانند در یا پنجره.
To open slightly or partially, especially a door or window.
- VERB
example
معنی(example):
من دوست دارم در را کمی باز کنم تا هوای تازه وارد شود.
مثال:
I like to abrim the door to let in fresh air.
معنی(example):
لطفاً پنجره را کمی باز کنید تا از منظره لذت ببرید.
مثال:
Please abrim the window to enjoy the view.
معنی فارسی کلمه abrim
:
باز کردن یا کمی باز نهادن چیزی مانند در یا پنجره.