معنی فارسی abseil

B2

ابسیل، تکنیکی برای پایین آمدن از سطح عمودی به وسیله طناب و تجهیزات خاص.

To descend a rock face or wall using a rope secured at the top.

example
معنی(example):

آنها یاد گرفتند چگونه به‌طور ایمن از کوه پایین بیایند.

مثال:

They learned how to abseil down the mountain safely.

معنی(example):

ما به عنوان بخشی از فعالیت‌های ماجراجویانه‌امان از صخره پایین خواهیم آمد.

مثال:

We will abseil from the cliff as part of our adventure activities.

معنی فارسی کلمه abseil

: معنی abseil به فارسی

ابسیل، تکنیکی برای پایین آمدن از سطح عمودی به وسیله طناب و تجهیزات خاص.