معنی فارسی absolvitory

B2

ابزولیتوری به معنای مرتبط با تبرئه یا آزادسازی از مسئولیت یا بدهی است.

Relating to the act of absolving or freeing someone from blame or responsibility.

example
معنی(example):

دادگاه حکمی ابزولیتوری در این پرونده صادر کرد.

مثال:

The court issued an absolvitory judgment in the case.

معنی(example):

یک تصمیم ابزولیتوری می‌تواند یک موضوع را به صورت قانونی روشن کند.

مثال:

An absolvitory decision can clarify a matter legally.

معنی فارسی کلمه absolvitory

: معنی absolvitory به فارسی

ابزولیتوری به معنای مرتبط با تبرئه یا آزادسازی از مسئولیت یا بدهی است.