معنی فارسی absorbed dose

C2

مقدار انرژی تابش جذب‌شده در یک ماده یا بافت، که در پزشکی و پرتوشناسی اهمیت دارد.

The amount of energy deposited by radiation in a given mass of tissue.

example
معنی(example):

دوز جذب‌شده تابش به‌دقت محاسبه شد.

مثال:

The absorbed dose of radiation was carefully calculated.

معنی(example):

پزشکان باید دوز جذب‌شده را بدانند تا خطر را ارزیابی کنند.

مثال:

Doctors need to know the absorbed dose to assess the risk.

معنی فارسی کلمه absorbed dose

: معنی absorbed dose به فارسی

مقدار انرژی تابش جذب‌شده در یک ماده یا بافت، که در پزشکی و پرتوشناسی اهمیت دارد.