معنی فارسی absorbtion
B1جذب، به معنای دریافت یا به دام انداختن یک ماده یا انرژی.
The act of receiving or taking in something, especially energy or sound.
- OTHER
example
معنی(example):
جذب صدا توسط پردهها میتواند یک اتاق را ساکتتر کند.
مثال:
The absorbtion of sound by curtains can make a room quieter.
معنی(example):
جذب خوب ضربه در طراحی برای ایمنی مهم است.
مثال:
Good absorbtion of shock is important in design for safety.
معنی فارسی کلمه absorbtion
:
جذب، به معنای دریافت یا به دام انداختن یک ماده یا انرژی.