معنی فارسی absorptions

B1

عمل جذب کردن، به ویژه در زمینه‌های علمی و فیزیکی، به معنای قرارگیری یا جذب کردن یک ماده به وسیله ماده دیگر.

The process of taking in or absorbing substances, typically used in scientific contexts.

example
معنی(example):

جذب مواد مغذی توسط گیاه برای رشد آن حیاتی است.

مثال:

The plant's absorptions of nutrients are vital for its growth.

معنی(example):

انواع مختلفی از جذب می‌تواند در مواد مختلف رخ دهد.

مثال:

Different types of absorptions can occur in various materials.

معنی فارسی کلمه absorptions

: معنی absorptions به فارسی

عمل جذب کردن، به ویژه در زمینه‌های علمی و فیزیکی، به معنای قرارگیری یا جذب کردن یک ماده به وسیله ماده دیگر.