معنی فارسی abstractional

B2

انتزاعی، مرتبط با فرایند حذف جزئیات برای تمرکز بر مفاهیم و ایده‌ها.

Pertaining to the process of abstraction; not specific or concrete.

example
معنی(example):

تفکر انتزاعی در ریاضیات مهم است.

مثال:

Abstractional thinking is important in mathematics.

معنی(example):

رویکرد انتزاعی به درک نظریه‌های پیچیده کمک می‌کند.

مثال:

The abstractional approach helps in understanding complex theories.

معنی فارسی کلمه abstractional

: معنی abstractional به فارسی

انتزاعی، مرتبط با فرایند حذف جزئیات برای تمرکز بر مفاهیم و ایده‌ها.