معنی فارسی absurds
B1مواردی که بیمعنا یا احمقانه هستند، معمولاً با هدف انتقاد یا خنده.
Things that are nonsensical or ridiculous, often used for critique or humor.
- NOUN
example
معنی(example):
احمقانههای نمایش هم سرگرمکننده و هم باعث تفکر بودند.
مثال:
The absurds of the play were both humorous and thought-provoking.
معنی(example):
او اغلب به احمقانههای زندگی روزمره اشاره میکرد.
مثال:
He often pointed out the absurds in everyday life.
معنی فارسی کلمه absurds
:
مواردی که بیمعنا یا احمقانه هستند، معمولاً با هدف انتقاد یا خنده.