معنی فارسی abumbral

B1

ابومبراز، بخشی که در آن نور مستقیم منبع نوری از بین رفته و سایه ایجاد می‌شود.

The area or region that is in the shadow of a celestial body.

example
معنی(example):

منطقه ابومبراز ماه جایی است که تاریکی حاکم است.

مثال:

The abumbral area of the moon is where darkness prevails.

معنی(example):

ستاره‌شناسان در طول خورشیدگرفتگی، سایه ابومبراز را مطالعه می‌کنند.

مثال:

Astronomers study the abumbral shadow during an eclipse.

معنی فارسی کلمه abumbral

: معنی abumbral به فارسی

ابومبراز، بخشی که در آن نور مستقیم منبع نوری از بین رفته و سایه ایجاد می‌شود.