معنی فارسی abusefulness
B1آسیبرسانی؛ ویژگی یا حالتی که موجب آسیب یا ضرر میشود.
The quality of causing harm or injury.
- NOUN
example
معنی(example):
آسیبرسانی این سیاست از نتایج مشخص بود.
مثال:
The abusefulness of the policy was evident from the results.
معنی(example):
آنها در مورد آسیبرسانی برخی شیوهها به تفصیل بحث کردند.
مثال:
They discussed the abusefulness of certain practices in detail.
معنی فارسی کلمه abusefulness
:
آسیبرسانی؛ ویژگی یا حالتی که موجب آسیب یا ضرر میشود.