معنی فارسی abwab

B1

یک روش برای حل مسائل به وسیله تفکر جانبی و خلاق.

A method for solving problems through lateral and creative thinking.

example
معنی(example):

او از ابواب برای توضیح مفهوم تفکر جانبی استفاده کرد.

مثال:

He used an abwab to explain the concept of lateral thinking.

معنی(example):

تکنیک ابواب می‌تواند در حل مسائل پیچیده کمک کند.

مثال:

The abwab technique can help solve complex problems.

معنی فارسی کلمه abwab

: معنی abwab به فارسی

یک روش برای حل مسائل به وسیله تفکر جانبی و خلاق.