معنی فارسی abysmally

B2

به طور وحشتناک، به معنای عملکردی بسیار ضعیف است.

Abysmally means in a way that is extremely bad or unacceptable.

example
معنی(example):

او در امتحان به طرز وحشتناکی عمل کرد.

مثال:

She performed abysmally in the exam.

معنی(example):

این پروژه به شدت دیر و خارج از بودجه بود.

مثال:

The project was abysmally late and out of budget.

معنی فارسی کلمه abysmally

: معنی abysmally به فارسی

به طور وحشتناک، به معنای عملکردی بسیار ضعیف است.