معنی فارسی acanthomas

B1

توده‌های خوش‌خیم پوستی که ممکن است در نقاط مختلف بدن تشکیل شوند.

Multiple benign skin growths, often indicating changes in skin health.

example
معنی(example):

آکانتوم‌ها می‌توانند در نواحی مختلف بدن ظاهر شوند.

مثال:

Acanthomas can appear on various parts of the body.

معنی(example):

چکاپ‌های منظم می‌تواند به نظارت بر تغییرات آکانتوم‌ها کمک کند.

مثال:

Regular check-ups can help monitor changes in acanthomas.

معنی فارسی کلمه acanthomas

: معنی acanthomas به فارسی

توده‌های خوش‌خیم پوستی که ممکن است در نقاط مختلف بدن تشکیل شوند.