معنی فارسی acapnial
B1آکاپنیا به حالتی اطلاق میشود که در آن نسبت دیاکسید کربن در خون به طور غیرطبیعی پایین است.
Pertaining to or characterized by acapnia.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علائم آکاپنیا ممکن است شامل سرگیجه باشد.
مثال:
Acapnial symptoms may include light-headedness.
معنی(example):
وضعیت آکاپنیا میتواند بر عملکردهای بدنی خاص تأثیر بگذارد.
مثال:
The acapnial state can affect certain bodily functions.
معنی فارسی کلمه acapnial
:
آکاپنیا به حالتی اطلاق میشود که در آن نسبت دیاکسید کربن در خون به طور غیرطبیعی پایین است.