معنی فارسی acatholic

B2

برخورداری از باورها و زندگی که از کلیسای کاتولیک دور است.

Not adhering to or following the Catholic Church.

example
معنی(example):

نظرات او آکاتولیک هستند و با دین اصلی هم‌راستا نیستند.

مثال:

His views are acatholic and do not align with mainstream religion.

معنی(example):

باورهای آکاتولیک در جامعه بحث‌برانگیز بود.

مثال:

The acatholic beliefs were controversial in the community.

معنی فارسی کلمه acatholic

: معنی acatholic به فارسی

برخورداری از باورها و زندگی که از کلیسای کاتولیک دور است.