معنی فارسی accademia
B2مکانی برای یادگیری یا تحقیق که معمولاً به صورت مؤسسههای علمی یا دانشگاهها وجود دارد.
An institution of advanced learning or a place of academic excellence.
- NOUN
example
معنی(example):
او به یک آکادمی پیوست تا مهارتهایش را بهبود بخشد.
مثال:
She joined an accademia to improve her skills.
معنی(example):
این آکادمی به خاطر روشهای نوآورانهاش معروف است.
مثال:
The accademia is known for its innovative teaching methods.
معنی فارسی کلمه accademia
:
مکانی برای یادگیری یا تحقیق که معمولاً به صورت مؤسسههای علمی یا دانشگاهها وجود دارد.